گزراشی از کارگاه تاریخ شفاهی :
همه چیز درباره تاریخ شفاهی
آنچه در پی میآید بخشی از سخنان دکتر سادات بیدگلی مدرس این کارگاه است:
بخشی از تاریخ، تاریخ نزدیک است و در زندگی روزمره ما هم تاثیرگذار است و شاهد عینی آن زنده هستند لذا رویکردها به سمت تاریخ شفاهی رفته است.
سرعت دگرگونی جامعه هم باعث شده ما بیشتر به تاریخ شفاهی بپردازیم و لازم است آنچه در معرض فراموشی است برای آیندهگان ثبت کنیم.
هرچه که سرعت ما در زمینه تاریخ شفاهی زیاد باشد به گرد پای حضرت عزرائیل نمیرسیم و دائم میبینیم افرادی فوت کرده اند و بخشی از تاریخ را با خود برده اند.
تاریخ شفاهی فن جمع آوری دادههای تاریخی از طریق مصاحبهی فعال با دستاندرکاران حوادث گذشته است. همچنین به گفتوگوی فعال میان مصاحبه کننده و مصاحبه شونده برای تولید متن هم تعریف شده است.
تاریخ شفاهی از نیمه قرن بیستم آغاز شده است.
تاریخ شفاهی به دنبال فهم وقایع تاریخی با مراجعه به راوی و شاهد عینی وقایع است.
در تاریخ شفاهی به راوی فرصت میدهیم مطابق میل خود داستان زندگیاش را روایت کند.
تکثر روایان باعث میشود گزارشهای تک محور قدیم جایگاهی نداشته باشند.
وقتی که تعداد راویان ما از یک واقعه زیادتر میشود میتوانیم زوایای بیشتری از آن واقعه را ببینیم و دید ما را جامعتر میکند.
تاریخ شفاهی راهی است برای دموکراتیک کردن تاریخ. بزرگان هم سند تولید کردهاند و هم برای آنان تولید شده است. مثلا در مورد آقای یثربی به اندازه کافی سند تولید شده و خودش هم به اندازه کافی نامه نگاری داشته است. اما مردم عادی در تاریخ کاشان چه نقشی دارند؟ تاریخ شفاهی باعث میشود ما به سراغ مردم برویم.
هر راوی روایت خاص خود را دارد و منحصر به فرد هم هست و با روایت دیگران هم متفاوت است. چون خاصیت تاریخ شفاهی گزینشگری است چرا که راوی ممکن است به رویداد نزدیکی داشته باشد یا نداشته باشد.
وقتی با روایان متعدد گفتوگو کنیم و به بیان واحد رسیدیم میتوانیم از تاریخ شفاهی بهرهببریم.
استفاده کردن از سخنان فرد تا راویان دیگری آن را تایید نکردهاند باید با ملاحظه باشد.
هر حافظه دارای سه مرحله یادگیری، نگهداری و بازیابی اطلاعات است و ما با مرحله بازیابی کار داریم.
اگر یک حادثه را در دو زمان ضبط کنید قطعا خروجی متفاوتی خواهید داشت.
گاهی دیده میشود افراد با فردی مصاحبه میکنند و مینویسند خاطرات فلان شخص. خاطرات با تاریخ شفاهی متفاوت است.
آنچه که در ذهن ما به عنوان خاطره مانده نسبت به سایر مسائل روزمره یک شاخصیتی دارد. تاریخ شفاهی عرصهی شاخصهای زندگی افراد است. لذا وقتی که به سراغ افراد برای ضبط خاطره میروید شاخصهای زندگیاش را بیان میکند.
هسته اصلی تاریخ شفاهی خاطره است. آنچه را هم که از مصاحبه به دست میاوریم خاطره است. اما تفاوتی میان خاطره و تاریخ شفاهی این است که شما به عنوان مصاحبه کننده برای تاریخ شفاهی با دست پر و تحقیق روبروی شخص مینشینید. یعنی در تاریخ شفاهی با ذهن پر سر مصاحبه حاضر میشوید اما در خاطره با ذهن خالی میروید و مصاحبه میکنید.
تاریخ شفاهی به دنبال ثبت و ضبط خاموشان تاریخ است. مثل زنان و کارگران و حاشیه نشینان شهری. سیاسیها به اندازه کافی حرف زدهاند و دربارهی آنان حرف زده شده و خودشان حرف زدهاند. مشکل این است که هر وقت میخواستند درباره تاریخ شفاهی حرف بزنند به دنبال هاشمی رفسنجانی رفتهاند در حالی که در دنیا برای تاریخ شفاهی به دنبال فرودستان میروند.
روایت در تاریخ شفاهی از جنس روایت تجربی و وفادار به واقعیت است، اما روایت داستانی وفادار به تخیل است.
در گفتوگو تحلیل فرد به درد ما نمیخورد بلکه باید آنچه را که دیده است ثبت کنیم.
مصاحبه شونده قطعا دست به انتخاب می زند و مطالب را انتخاب شده در اختیار ما قرار میدهد.
در یک حادثه با یک استاد دانشگاه و فردعامی صحبت میکنید. کدام بهتر است؟ اصلا اینگونه نیست که روایت استاد بهتر باشد. روایت شعبان جعفری ادبیات خاص خودش را دارد اما به درد میخورد. خاطرات زن اول رضاشاه که زن بی تربتی هم هست دارای مطالب عجیبی است و کدهای خوبی دارد. مثلا درباره کودتای ۳ اسفند در اسناد دیگر میگوید به دنبال فردی بودند برای کودتا و دفعتا به رضاشاه رسیدند اما این خانم میگوید مدتها قبل به منزل ما آمد و شد داشتند. یعنی مدتها قبل او را انتخاب کرده بودند و روی آن کار میکردند اما ادبیات خوبی ندارد.
ابزاری اکتشافی برای جمع آوری دادهها یا فرایندی برای کمک به حافظه راوی است.
مصاحبه خبری بیشتر القایی است یعنی مصاحبه کننده به مصاحبه شونده القاء میکند که چنین حرفی را بزن. مثلا هوا آلوده است نظر شما چیست.
مصاحبههای روان درمانی و پزشکی همان مصاحبهای است که در حضور در بیمارستان با ما انجام میشود.
مصاحبه تاریخ شفاهی مورد تاکید ماست و استاندارهای خاص خودش را دارد.
اگر هدف مصاحبه تاریخ شفاهی باشد ماهیت آن باید از گفت و شنود و مکالمه بالاتر رفته و به گفتوگوی بین دو طرف تبدیل شود.
دیالوگ میتواند نوعی دیالکتیک نیز باشد و رابطه دیالکتیکی بر بنیاد پرسش و پاسخ و با رویکردی انتقادی استوار است.
دیالکتیک که همان چالش بین دوطرف است وقتی رخ میدهد که گفتوگوی بین مصاحبه شونده و مصاحبه کننده برقرار شده و در این تضاد مطلبی به دست میآید که میتواند ارزنده باشد.
فرق مذاکره و مصاحبه این است که طرفین در مذاکره از قبل به دنبال هدف مشخصی هستند اما در تاریخ شفاهی گفتوگو دو طرف را هدایت میکند.
سیال بودن خاصیت مصاحبه است و نمیتوانید بر اساس یک پک پرسشی پیش برود. ممکن است صاحبه شونده به جای دیگری برود که برای شما اهمیت پیدا میکند.
در مذاکره تلاش برای تضعیف طرف مقابل است. اما دیالوگ بر اساس هویت دو طرف برای رسیدن به هدف مشترک است. یعنی دو هدف ندارند. مصاحبه کننده باید فضایی را ایجاد کند که مصاحبه شونده به عنوان شریک در آن شرکت کند و حاصل آن اطلاعات ذی قیمتی شود.
در مسائل تاریخی وقتی از گفتمان سخن میگوییم بیشتر مراد گفتمان کنونی مد نظر است. باید میان گفتمان زمان وقوع حادثه با گفتمان نشر و گفتمان کنونی تمییز قائل شد. زمان وقوع حادثه و زمان انجام گفتوگو و زمان نشر مسائلی است که بر تاریخ شفاهی بار است و چارهای از آن وجود ندارد.
برای دیالوگ نیاز به شرایطی داریم. این شرایط عبارتند از تمایل دوطرف برای گفتوگو، وقت گذاشتن دو طرف برای این کار و نبودن عوامل مزاحم و قرار گرفتن در مکانی که خاص گفتوگو است.
شرایط حین گفتوگو هم خوب شنیدن و نشان دادن اشتیاق و فرصت دادن برای تنفس است.
تاریخ شفاهی دیالوگ است و سایر منابع مونولوگ است. در تاریخ شفاهی راستی آزمایی از جلسه مصاحبه شروع میشود. در اسناد موضوع پشت پرده وجود ندارد و برخی میگویند بین سطور را ببینید و این بین سطور از تاریخ شفاهی در میآید.
برخی از سندها سندهای منفرد هستند و سندهای خام به سختی قابل استفادهاند و تاریخ شفاهی میتواند اینها را به هم پیوند دهد.
در تاریخ شفاهی امور پشت پرده و ورای اسناد و مدارک آشکار می شود.
در تاریخ شفاهی به دلیل وجود احساسات و عواطف، دلیل واقعی رخداد بهتر آشکار میشود.
تاریخ شفاهی تاریخ آینده است. همیشه فکر نکنیم باید از دسترنج دیگران و مورخان استفاده کنیم. بلکه وظیفه ما هم این است که برای آیندهگان مطلب بنویسیم تا مورخان آینده بتوانند از آن استفاده کنیم.
اخیرا پایان جنگ با داعش اعلام شد. اسرائیلی ها میگویند یک سرباز داعشی به اندازی ۱۰ سرباز آنها قدرت دارند. حال کسی که داعشیها را سرجایشان نشاندهاند چقدر قدرت دارند؟ با مصاحبه میشود به موارد پنهان این موضوعات پی برد.
کسانی که در شهر هستند اگر از خود سندی نگذارند در هیچ کجای تاریخ کاشان حضور نخواهند داشت.
در تاریخ شفاهی اگر دیالوگ برقرار شود متن مکتوب یا صوتی و تصویری حکم راوی را دارد.
باید دید کسی که واقعه را تعریف می کند کجای واقعه ایستاده است؟ در میان واقعه بوده است؟ از چه دیدی به واقعه نگاه میکند؟ از دید چپ یا راست؟ باید به تحلیل شخصیت راوی دقت کرد.
گاهی روای مایل نیست که کسی او را ببیند. ممکن است که در جوانی کاری را انجام داده و شما در پیری به سراغ او رفتهاید لذا واقعا را از دید یک دانای کل بیان میکند.
باید سنجید که راوی از دید خود حادثه را روایت میکند. از دید خودش یا دیگران و یا اگر کتابی خوانده آن مطلب را هم با دیدههای خود مخلوط میکند.
روای در مصاحبه شفاهی کیست؟ یک بار پرسشنامه طراحی میشود و فردی آن را پر میکند. اما گاهی شما با فردی صحبت میکنید و بین شما دیالوگی صورت میگیرد و در این دیالوگ مطالبی رد و بدل شده و اصلاح میشود و چیزی منتشر می شود که در همه آن مصاحبه شونده دخل نداشته است لذا در تاریخ شفاهی مصاحبه کننده هم حکم راوی را دارد.
زمانی مصاحبه کننده میتواند در نقش راوی باشد که از نظر موقعیت زمانی، مکانی و فرهنگی خود را با روای منطبق کند و شاریط ذهن، تفکر و دنیای بیرون او را هم درک کند.
اگر قرار است شایعاتی که در مورد فرد مطرح است را بیان کنید جایی بیاورید که به روند گفتوگو لطمه نزدند.
مصاحبه باز نوعی مصاحبه است که محورهای آن از قبل طراحی شده ولی در هنگام مصاحبه بر اساس موارد پیش آمده و مسیر گفتوگو پرسشهای متنوعی مطرح می شود. نظام پرسشی باز چارچوب دارد و در آن چارچوب باز است.
مصاحبه بسته نوعی مصاحبه است که بر اساس پرسش معین جلو می رود و بر این مصاحبه انضباطی معین حاکم است و فشار میآورید که به نتیجه برسید و روی همان زوم میکنید.
مصاحبه باز و بسته ترکیبی از هر دو روش است. پک پرسشی دارد ولی بنا به ضرورت سوال جدید منتهی در همان حدود و منتج به نتیجه طرح میگردد.
انواع مصاحبهها از نظر نوع بهرهگیری مصاحبه مستقل، تکمیلی، مبنایی است. وقتی همه پرسشها از یک فرد پرسیده شود و خروجی کار اثری تالیفی باشد مانند خاطرت عزت شاهی، مصاحبه ما مستقل خواهد بود.
مصاحبه تکمیلی برای مواردی است که مشغول پروژهای هستیم که برخی از مکانهای آن ناقص است و برای اطلاعات تکمیلی به دنبال گفتوگو با افراد مختلف هستیم.
گاهی مصاحبه را مبنای اصلی یک تحقیق کرده و با منابع مکتوب آن را تکمیل میکنیم. در واقع گفتوگو شونده یک نفر است.
مصاحبه از نظر تعداد مصاحبهشونده ها به مصاحبههای جمعی و انفرادی تقسیم میشود. مصاحبه شونده میتواند یک فرد یا چند فرد باشند. ضمن اینکه مصاحبه کننده ها هم میتوانند چند نفر باشند. در مصاحبههای انفرادی هم باید دو نفر مصاحبه کنند. نفر دوم باید حواشی و زبان بدن را ضبط کند.
قبل از مصاحبه هدف را مشخص کرده و دربارهی موضوع تحقیق کنید. توصیه میکنیم حتما استناد تاریخی را ببینید و روزنامههای آن دوره را حتما ورق بزنید. چون وقتی روزنامه را ورق میزنید تقدم و تاخر وقایع را متوجه شده و اگر راوی جابهجا گفت آن را اصلاح کنید.
فهرست کسانی را که قرار است در تاریخ شفاهی با آنها گفتوگو کنید فراهم کرده و در هر گفتوگویی از مصاحبه شونده بپرسید که آیا شخص دیگری هم در صحنه بوده یا خیر و لیست خود را تکمیل کنید.
تجهیزات را قبل از مصاحبه امتحان و آماده کنید که همه چیز آن کامل باشد.
برای مصاحبه باید پک پرسشی داشته باشید تا منظم پیش رفته و مصاحبه از دست شما خارج نشود و الا سیال بودن مصاحبه باعث میشود از هر دری سخن بگویید.
اگر قرار است با یک انسان کاریزما گفتوگو کنید، مصاحبه را از قبل تمرین کنید.
فهرستی از کارهایی را که باید قبل و بعد و یا حین مصاحبه باید انجام دهید یادداشت کنید چون ممکن است فراموش کنید اسناد را از شخص بگیرید.
حتما قرار ملاقات را روز قبل از آن قطعی کنید چون ممکن است هر آن یک اتفاقی افتاده باشد.
تکلیف راوی را از اول مشخص کنید و مطمئن شوید که او نحوه بهرهبرداری شما از مصاحبه را میداند.
منابع قابل استفاده برای تحقیق اسناد، روزنامهها و عکسها هستند. عکس به کار مصاحبه کمک زیادی میکند. درباره هرچیزی که عکس بگذارید خاطرات را به یاد شخص میآورد.
در زمان مصاحبه در ضبط مشخص کنید که چه زمانی و کجا و با چه کسی و در چه ساعتی گفتوگو کرده اید تا اگر کسی فایل صوتی را گوش کرد بداند کجا این مصاحبه انجام شده است.
سخنان مصاحبهشونده را به خوبی گوش کنید. از جمله راهکارهای خوب شنیدن عبارت است از، توجه به وضعیت فرهنگی مصاحبه شونده ( یک سری از واژهها برای فرد بار ارزشی و احساسی دارد و اگر شما به آن واکنش مناسب ندهید مصاحبه از مسیر خارج شده و فرد کمتر سخن خواهد گفت)، استفاده از زبان بدن مانند تایید چشمی، ارتباط چشمی، استفاده از واژه موید (مثلا فرد پیرمرد نمیتواند جمله را ببندد، شما سریع واژه را در اختیار او قرار دهید تا فرد علاقمند شود که برای شما صحبت کند).
مصاحبه را با تشویقهای زبانی مانند «اوه» و یا «آه» تند و تیز نکنید، آن هم زمانی که مصاحبه شونده سرگرم صحبت کردن است.
هنگام مصاحبه گاهی صحبت کنید که گفتوگو یک طرفه نباشد چرا که در جلسه یک طرفه ذهن به صدای یک نفر عادت کرده و به مرور خسته می شود.
در حین مصاحبه به مصاحبه شونده اجازه فکر کردن بدهید و سوالها را در فواصل مصاحبه تنظیم کنید.
سوال را دنبال کنید و با سوال تکمیلی به جواب برسید. اگر جواب نداد در یک فاصله دیگر و بعد از چند دقیقه به شیوه دیگر بپرسید.
سوال را باز بپرسید و به گونه ای نپرسید که طرف واکنش بدهد.
با سوالهای آرم و سوالهایی که کمتر استنطاقی است شروع کنید.
توالی تاریخی را در پرسشهای خود رعایت کنید. چرا که در تدوین هم به شما کمک میکند.
مصاحبه سیال است و ممکن است برخی از سخنان به کار شما نیاید اما اجازه دهید که حرفهایش را بزند. ممکن است اگر حرفش را قطع کنید احساس کند که وسیله است.
معنی کلمات تخصصی و یا محلی و تلفظ صحیح آن را بپرسید.
ممکن است در مصاحبه یک پرسش اصلی داشته باشید که محور اصلی شماست. این پرسش را به شکلهای مختلف در زمانهای متفاوت بپرسید تا این شخص هرآنچه را که در این خصوص میداند بیان کنید.
مصاحبه را با سوالهای آسان به پایان ببرید.
مصاحبه را به یک تا دو ساعت محدود کنید. مصاحبه طولانی از کیفیت مصاحبه کم میکند.
پاکتهای بزرگ برای گرفتن اسناد و عکسهای امانت گرفته شده به همراه داشته باشید.
با تلنگر زدن به ذهن راوی و استفاده از عکس و اسناد تاریخی و یا بردن راوی به محل رویداد، به یادآوری وقایع برای راوی کمک کنید.
وقتی که راوی سخن می گوید از سخنانش کلید واژه از افراد و یا مکانها استخراج کنیم تا مصاحبه مکمل گرفته و یا در راستی آزمایی از آن استفاده کنیم.
بعد از مصاحبه تمامی فایلهای مصاحبه را بلافاصله شماره گذاری و نامگذاری کرده و امضای مصاحبه شونده را برای توافقنامه سطح دسترسی بگیرید.
برای مصاحبه شونده نامه تشکر بزنید یا با او تماس بگیرید.
بلافاصله یادداشتهای ضمنی مصاحبه را بنویسید.
فایلها را چند جا ذخیره کنید.
عکسها و اسناد امانتی را اسکن و اصل آنها را باز گردانید.
برای جلسه بعدی تفاهم کرده و بین این دو جلسه حتمی مصاحبه را پیاده و نکات آن را یادداشت کنید.
ما برای مصاحبه یک نیازی داشتهایم. بعد از مصاحبه بررسی کنیم که آیا به این نیاز رسیدهایم یا نه. گاهی پیش میآید که مصاحبه کننده فقط به سوال اولش رسیده و مسیر مصاحبه تغییر کرده است.
بررسی مصاحبه سوالهای جدید را به ذهن میآورد که باید پاسخ آن را دریافت کرد که این پاسخ یا در اسناد است یا نزد خود مصاحبه شونده یا شخص دیگری که باید به او مراجعه کرد.
باید بررسی کرد که نتیجع مصاحبه، چه پیشرفتی را در روش کار شما به وجود آورده است.
مصاحبههای تاریخ شفاهی در دوجلسه انجام شود.
مصاحبه با هدف آرشیو برای آیندهگان انجام میشود و این مصاحبهها باید پیاده سازی شود. چرا که به راحتی میتوان از متن استفاده کرد و در همان زمان میتوان با حضور راوی گفتههای او را یپاده کرد.
کسانی که میگویند پیاده سازی لازم نیست معتقدند موارد استفاده از آن کم است و از طرفی هزینه آن هم زیاد است و ضمن اینکه ممکن است کسی که صدا را پیاده میکند در جاهایی اشتباه کند و لذا رجوع به اصل بهتر است. سخن کهنسالان و نحوه بیان آنها نیز مشکل ایجاد میکند چرا که جملاتی را رها کرده و تلفظ آنها برای واژههای سخت قرائت مشکل است. ممکن است آواهایی را شخص ایجاد کند که قابل پیاده کردن نیست.
مصاحبههای مورد نیاز و یا با موضوعات جالب، یا اولینها یا اشخاص خاص را باید پیاده کرد چرا که مورد مراجعه است.
مصاحبهها کلمه به کلمه و وفادار به متن پیاده شود.
از مصاحبه شونده برای پیاده سازی استفاده شود.
بهتر است مصاحبه کننده آن را پیاده کند چرا که او یکبار این حرفها را شنیده است.
حتما متن پیاده شده را به صورت خام و بدون هیچ حذف و اضافهیی با فایل صوتی بازشنوایی کنید. یعنی فایل را گوش داده و متن را نگاه میکنید.
در بازشنوایی با دقت به فایل گوش داده، به زمانهایی که مصاحبه کننده فایل را قطع کرده و یا پیاده کننده آن را قطع کرده توجه بیشتری شود چرا که ممکن است نامفهوم بوده باشد.
بعد از پیاده سازی مصاحبه باید فایل خام را برای تبدیل به کتاب تدوین کرد. در این فرایند باید متن پاراگراف بندی موضوعی شود، از علائم سجاوندی به گونهیی که نزدیکترین وضعیت را به گفتار راوی دارند استفاده کرد، از علائم اختصاصی استفاده نکنیم، در نوشتن اعداد و مقایسها به گفته راوی وفادار بمانیم، اگر مصاحبه شونده از اصطلاح فنی استفاده کرد عینا به زبان اصلی آورده و سپس معنای آن را داخل پرانتز بیاورید، واژگان و جای نامها با استفاده از واژه نامه های معتبر مستندسازی شود یعنی از منابعی استفاده شود که منابع خنثی به ما بدهد یعنی اگر از محمدرضا پهلوی سخن می گویید آن را به سرمقاله کیهان یا سایت سلطنت طلب نمی توان مستند کرد. نباید خواننده را با پاورقی ها به جایی که دلمان می خواهد هدایت کنیم بلکه خواننده باید با خواندن کتاب به جایی برسد که خودش می خواهد، کل متن و تطبیق با گفتار راوی بازشنوایی شود، مصاحبه از نظر کرونولوژیک مرتب کنید، یعنی فرد پرشهای مختلفی دارد و ممکن است از زمان کودکی به جای دیگر برود که تدوین گر می تواند این متنها را جا به جا کند، سپس متن را به مصاحبه شونده برگردانده تا او تایید نهایی کند، با کمک راوی متن تیتربندی و فصل بندی شود و سپس متن ویرایش گردد.
پس از ویرایش، نمایه استخراج شود. در ویرایش قلم فرد تغییر نکند. در ویرایش باید توجه کرد که تاریخ شفاهی زاده انتخاب، دگرگونی و ویرایش است. من به عنوان شاهد ماجرا بخشی از ماجرا را انتخاب کرده و ممکن است آن را دگرگون کرده و تحویل مصاحبه کننده دهم. لذا برخی می گویند متن تاریخ شفاهی ویراسته به دنیا می آید. ضمن اینکه پیاده کردن مطالب از گفتار به نوشتار یک نوع ویرایش است. همچین باید توجه داشت تبدیل ضبط به ثبت برخی نمی تواند برخی از بارهای معنایی مثل تاکید بر آواها، چرب زبانی، درجه سخن، حرکات چهره و پاسخ های غیر گفتاری مانند سرفه و یا اخم را نمی شود بیان کرد.
در تدوین مجازیم کلماتی که به تکیه کلام تبدیل شده است را حذف کنیم مثل «به قول معروف»، «چیز» و «خدمت شما عارضم»
در تدوین مجازیم که اصواتی مانند اوهوم و آهان را با کلمه بله یا خیر جایگزین کنیم.
سوالهایی که مصاحبه شونده قبل از اتمام آن شروع به جواب دادن به آن کرده را می توانیم کامل کنیم.
جملاتی که پشت سر هم تکرار شده اما تاکیدی در آن نیست را می توانیم حذف کنیم.
از قلاب ({}) می توانیم برای مشخص کردن کلمات اضافه متن، منعکس کردن زبان بدن و احساسات راوی، قابل تشخیص نبودن واژه، قطع شدن کلام مصاحبه در شرایطی که برای گفتن حرفی می گوید ضبط را نگهدارید و شک داشتن به املای صحیح کلمه استفاده کرد.
جازه نداریم مطالبی را از جای دیگر بیاوریم و به مصاحبه الصاق کنیم شبیه کاری که آقای دهباشی در کتاب «حکمت و سیاست» انجام داده است.
نمایه سازی را می توان با استفاده از کارت، یا فایل ورد، یا ماشینی انجام داد. هر اسم را روی کارتی می نویسند و بعد شماره صفحه ها را می زند. یا اینکه از فایل ورد استفاده کرده و به غیر از اسم ها بقیه کلمات را حذف می کنند. در نمایه ماشینی از امکانات و قابلیت های نرم افزار ورد استفاده می شود اما من ترجیح می دهم که دستی انجام بدهم چون دقیق تر است و کاری فنی است.
سادات بیدگلی در پایان کارگاه به معرفی منابع مطالعاتی در این زمینه پرداخت و گفت: مجموعه مقالات تاریخ شفاهی از کتابخانه ملی تاریخ شفاهی در ایران از ابوالفضل حسن آبادی، کتاب مصاحبه از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و هفته نامه الکترونیکی از حوزه هنری و دو فصل نامه تاریخ شفاهی اثرهای مناسبی برای تاریخ شفاهی اند.
منبع پایگاه خبری مشکات آنلاین - (آرشیو آذر 96)
نظر شما :